رويايي مشترك
ساعت ۳۰/۹ - به اردوگاه کلکچال رسیدیم و جهت صرف صبحانه داخل سالن زمستانه رفتیم. داخل سالن خیلی شلوغ بود. در کنار یکدیگر صبحانه ی مفصلی خوردیم .سپس با توجه به شرایط مسیر و صلاحدید آقای صالحی اعضای گروه گترهایشان را بستند تا برای پیمایش در برف آماده تر باشند.
ساعت ۳۰/۱۰- حرکت خودمونو از مسیری که در جهت شمال و پشت اردوگاه بود به سمت گردنه لوپهنه آغاز کردیم. با توجه به اینکه مسیر پوشیده از برف بود، مسیر پاکوب کاملا مشخص شده بود کم کم مه مسیر را در برگرفت و مناظر جالبی در چشم انداز قرار داد ولی مسیر کاملا اشکار بود . به گردنه نرسیده بودیم که زهرا خانم با سرعت خوبی به ما رسیدند . طبق معمول پس از مذاکرات متعدد دوستان و جذب ایشان به گروه قرار شد در صعود بهمراه گروه شرکت نمایند .

پناهگاه كلكچال

ساعت ۱۲ - بر روی گردنه بودیم . اعضای ستاد اطلاع رسانی و پیشگیری از حوادث کوهستان از گروه کوه نوردی تهران هم در این محل حضور داشتند که ضمن اطلاع رسانی به راهنمایی کوه نوردان می پرداختند. چند عکس یادگاری گرفتیم و چند دقیقه استراحت کرده پس از صرف میوه وتنقلات با همنورد جدیدمان آقا بابک خدا حافظی و مسیر یال را در پیش گرفتیم .مسیر کاملا برفی بود و کاملا برفکوبی نشده بود بهمین علت گام برداشتن در بعضی نقاط مشکل بود . مضافا یخزدگی تیغه های سنگی سرعت حرکت را کندتر کرده بود.

عكس يادگاري با دوستان امداد و نجات گروه كوهنوردي تهران





يال آخر

ساعت ۳۰/۱۳ - بر روی قله کلکچال بودیم. هوا صاف و آفتابی بود و قله دماوند هم از دور خود نمایی می کرد. بر روی قله چند کوه نورد دیگراز شرکت نفت حضور داشتند . کمی استراحت و تجدید قوا کردیم و از مناظر زیبای زمستانی اطرافمون لذت بردیم. هوای آفتابی دوستان را به فکر صرف ناهار در قله انداخت که بلافاصله بساط آنراپهن کردند و جاتون خالی غذاهای گوناگون حاضر و میل می شد ..........پس از 15 دقیقه هوا بشدت ابری و سرد شد و افراد را به سرعت آماده بازگشت کرد .
ساعت ۱۵/۱۴ - به سمت پایین حرکت کردیم. در مسیر بازگشت هنوز گروه ها و کوهنوردانی بودند که برای صعود به قله در حال تلاش بودند.

قله كلكچال

بر مي گرديم با يك دنيا انرژي

گردنه
ساعت ۴۰/۱۵ - مجددا به اردوگاه رسیدیم. دوباره کمی استراحت ، صرف آب و میوه و تجدید قوا برای مراجعت . دوست خوبمان بابک منتظر بازگشت ما بود تا به گروه ملحق بشه .
ساعت ۱۶- به سمت پارک جمشیدیه حرکت کردیم. مسیر هنوز لغزنده بود و هوا کم کم به تاریکی میرفت تا اینکه در ساعت ۳۰/۱۷ این برنامه هم به لطف خدا بدون هیچ حادثه ای به اتمام رسید.جای همه دوستانی که نبودن خالی بود.

پناهگاه از بالا